تجربیات یک زندگی ساده

تمام چیزهایی که خودم نیازمندش بودم

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

تغییر دادن رمز مودم روتر D-Link

تغییر دادن رمز مودم روتر D-Link

تغییر دادن رمز مودم روتر D-Link

ارسال شده توسط: امیررضا نصیری در اسفند ۶, ۱۳۹۳ در امنیت, اینترنت, سخت افزار, شبکه ۳۸ نظر 73848 بازدید 18 ۰۲:۱۲

آموزش تغییر دادن و عوض کردن رمز عبور و پسورد ورود به تنظیمات مودم روترهای شرکت D-Link برای افزایش امنیت شبکه به صورت تصویری در سه رابط کاربری رایج

چرا رمز عبور مودم را تغییر می‌دهیم؟

دلایل متعددی برای تغییر دادن پسورد ورود به تنظیمات مودم و روترها وجود دارد که یکی از مهمترین این دلایل، جلوگیری از دسترسی افراد غیرمجاز به تنظیمات و پیکربندی‌های حساس مودم روتر شما و در نهایت شبکه شماست. ورود افراد غیرمجاز و هکرها به تنظیمات مودم روتر شما خطری جدی برای همه کامپیوترهای موجود در شبکه نیز به شمار می‌روند. بنابراین تغییر دادن رمز پیشفرض رابط تنظیمات مودم روتر می‌تواند تا حدی از دسترسی هکرها به تنظیمات و سایر تهدیدات جلوگیری کند. قبل از این که رمز عبور خود را عوض کنید، بهتر است به این نکته توجه کنید که گذاشتن رمزهایی مانند 12345678، 000000000، password و ... تفاوتی با نگذاشتن رمز یا استفاده از رمزهای پیشفرض نداشته و فقط کار هکر را چند ثانیه‌ای به تاخیر می‌اندازد.

 

آیا تغییر دادن رمز مودم برای امنیت کافی است؟

به هیچ وجه! قبل از همه چیز، توجه داشته باشید که بسیاری از مودم روترهای موجود در بازار دارای باگ و حفره‌های امنیتی بوده و اگر مودم روتر شما نیز از این گونه باگ‌ها داشته باشد، هکر حتی می‌تواند بدون وارد شدن به تنظیمات مودم روترتان، رمز آن را بدست آورده و یا تنظیمات مودم را تغییر دهد! حال اگر رابط تنظیمات مودم روتر هیچ رمزی نداشته باشد یا از رمز پیشفرضی که کارخانه سازنده برای آن در نظر گرفته است استفاده کند، بدون هیچ دردسری می‌توان به تنظیمات دسترسی یافت. از طرفی، اگر رمز معمولی نیز بگذاریم، هکر می‌تواند از روش‌های مختلفی برای حدس زدن آن استفاده کند.

پس باید چه کاری انجام دهیم تا در برابر خطرات تا حد بسیار زیادی امن بمانید؟ می‌دانیم که برای دسترسی به تنظیمات مودم روتر اول باید به شبکه محلی وصل بشویم (اگر قابلیت ورود به تنظیمات از طریق اینترنت را در نظر نگرفته‌ باشیم). چه بخواهیم، چه نخواهیم، رمز رابط مودم روترها معمولاً در برابر حملات ضعیف است بنابراین اگر از شبکه سیمی استفاده می‌کنید، باید دسترسی‌های فیزیکی به مودم روتر را محدود کنید. اگر هم از شبکه بی سیم وای فای استفاده می‌کنید، باید بر روی شبکه بی سیم رمز مستحکم با الگوریتم امنیتی مناسب قرار دهیم. به علاوه این که همیشه فیرم ویر (سفت افزار - Firmware) مودم روتر را به آخرین نسخه بروز نگه داریم.

 

نحوه تغییر دادن رمز رابط تنظیمات مودم روترها:

پیش از آن که به بحث تغییر دادن رمزعبور بپردازیم، باید متوجه آدرس Gateway پیشفرض شوید. Gateway آدرس IP ای است که کامپیوترها به وسیله آن با مودم یا روتر ارتباط برقرار می‌کنند. این آدرس به احتمال بسیار زیاد یکی از آی پی های 192.168.1.1 یا 192.168.1.0 است اما درهر حال، اگر این آدرس کار نکرد یا به دلیل سایر مشکلات نتوانستید به تنظیمات مودم روتر دسترسی داشته باشید، پست مشکل ورود به تنظیمات مودم و روتر را بخوانید.

1- ابتدا مرورگر خود را باز کرده سپس به آدرس Gateway خود بردید که در بند بالا آن را نوشته ایم.

Default Gateway Address

 

چگونگی عوض کردن رمز رابط مودم روترهای شرکت دی لینک (D-LINK) بسیار ساده است. در این بخش آموزش دو مودم روتر ADSL (نسخه ADSL2+) و یک اکسس پوینت (AP) که همگی قابلیت وایرلس (به عبارتی، شبکه وای فای) دارند، قرار گرفته است که از رابط‌های کاربری مختلفی استفاده می‌کنند. منظور از رابط کاربری، همان قسمت گرافیکی تنظیمات و پیکربندی‌های مودم است. با توجه رابط کاربری خود، بر روی یکی از بلوک‌های زیر کلیک کنید تا آموزش آن نمایان شود. درصورتی که این رابط کاربری مانند مودم شما نیست، بر روی بلوک دیگر کلیک کنید

·         مودم روترهای ADSL

http://bytegate.ir/wp-content/uploads/d-link-orange.pngمودم روتر وایرلس (رابط نارنجی رنگ | رایج)

در اکثر مودم روترهای وایرلس ADSL (یعنی قابلیت اتصال مستقیم به اینترنت را دارند)، رابط کاربر به رنگ نارنجی و سیاه است. از این دسته از مودم روترها می‌توان DIR-655 را نام برد که آموزش زیر بر روی آن انجام گرفته است.

2- پس از رفتن به آدرس Default Gateway در مرحله اول (قبل از بازکردن این بلوک)، با صفحه‌ای مشابه تصویر زیر مواجه خواهید شد. در فیلد Password، رمز عبور ادمین را وارد کنید این رمز عبور به صورت پیشفرض معمولاً admin یا [خالی] است (اگر فیلد Username را نیز بخواهد همان است) سپس بر روی Log In کلیک کنید. اما درصورتی که رمز را قبلاً تغییر داده اید، آن را وارد کرده یا برای ریست کردن تنظیمات (که این رمز نیز جزو آن است)، روتر خود را ریست (نه ریستارت) کتید. همچنین پیشنهاد می‌شود پست مربوط به "رمز عبورهای پیشفرض محصولات D-Link" را ببینید.

رمز وای فای wifi d-link

 

پس از ورود به تنظیمات، با صفحه‌ای مشابه تصویر زیر مواجه خواهید شد.

رمز وای فای wifi d-link

 

3- (نمونه اول): از تب TOOLS به بخش ADMIN بروید. در قسمت ADMIN PASSWORD نام کاربری که قصد تغییر دادن رمز آن را دارید، نوشته شده است (یعنی تغییر رمز برای ADMIN).  در قسمت Password و Verify Password رمز عبور جدید را نوشته سپس روی Save Settings کلیک کنید تا تنظیمات ذخیره شوند. توجه کنید که اگر قصد تغییر دادن رمز عبور برای یک کاربر دیگر مثل USER را داشته باشید، باید قسمت USER PASSWORD (معمولاً در پایین قسمت ADMIN PASSWORD است) را تغییر دهید.

D-Link Tools Admin - Password

 

3- (نمونه دوم): در برخی مدل از مودم روترهای D-Link، در همان بخش (TOOLS > ADMIN) می‌توان نام کاربری پیشفرض را نیز تغییر دادن. برای مثال، نام کاربری admin را به yourname تغییر داد. در این نوع مودم روترها، تغییرات را باید در قسمت ADMINISTRATOR انجام دهید. در داخل پرانتز نام کاربری پیشفرض نوشته شده است که در این قسمت، نام کاربری admin است. حال برای تغییر دادن نام کاربری و رمز عبور، در قسمت Login Name باید نام کاربری جدید بجای admin را بنویسید، در قسمت New Password و Confirm Password رمز عبور جدید را وارد کنید. در نهایت بر روی Save Settings کلیک کنید. توجه کنید که اگر قصد تغییر دادن رمز عبور برای یک کاربر دیگر مثل USER را داشته باشید، باید قسمت USER (معمولاً در پایین قسمت Administrator است) را تغییر دهید.

D-Link Tools Admin - Password 2

 

از این به بعد برای ورود به تنظیمات مودم روترتان باید از نام کاربری جدید (تنها درصورتی که بتوانید نام کاربری را تغییر دهید. در غیر این صورت، همان نام کاربری پیشفرض) و رمز عبور جدید استفاده کنید.

http://bytegate.ir/wp-content/uploads/d-link-blue.pngمودم روتر وایرلس (رابط آبی رنگ | قدیمی)

 

·         روتر اکسس پوینت‌های وایرلس

http://bytegate.ir/wp-content/uploads/d-link-new.pngاکسس پوینت و روتر وایرلس (رابط سفید رنگ | جدید)

 

چند نکته:

  • مانند سایر تنظیمات مودم روترها، برای تغییر دادن این قسمت از تنظیمات نیز تاکید می‌کنیم که از اتصال کابلی (و نه اتصال از طریق وای فای) استفاده کنید اگرچه استفاده از وای فای نیز برای ورود به تنظیمات مودم روتر و تغییر دادن آن اولویت پایین تری دارد، می‌توانید از آن نیز استفاده کنید.

  • این پست در رابطه با نحوه تغییر دادن رمز ورود به تنظیمات مودم روترهاست و نه رمز شبکه وای فای. به این منظور پست تغییر دادن رمز وای فای D-Link را بخوانید.

  • درصورتی که در اتصال به صفحه تنظیمات مودم روترتان با استفاده از آی پی Gateway (مثل 192.168.1.1) مشکل دارید، پست مشکل ورود به تنظیمات مودم را بخوانید.

  • اگر توانستید به صفحه تنظیمات مودمتان وصل شوید ولی در مرحله وارد کردن رمز مشکل داشتید، ابتدا رمز پیشفرض را از پست رمز عبور پیشفرض D-Link طبق مدل مودم روتر خود بدست بیاورید. اگر نتوانستید از این رمز استفاده کنید به احتمال زیاد رمز شما تغییر داده شده است که در این صورت یا باید مودم روتر خود را ریست کرده (بند آخر پست مشکل ورود به تنظیمات مودم را به این منظور بخوانید) و از رمز پیشفرض استفاده کنید و یا با استفاده از دانش هکینگ وارد تنظیمات مودم روترتان شوید که مسئولیت آن بر عهده خودتان است و توضیح دادن این گونه روش‌ها از مباحث این سایت خارج است.

  • درصورتی که برای مدل مودم روتر خاصی رابط کاربری تنظیمات متفاوت باشد، آن را در قسمت نظرات بنویسید. اگر شبیه ساز، تصاویر و در کل منابع اطلاعاتی وجود داشته باشند، آموزش آن حتماً در پاسخ آن کامنت نوشته خواهد شد.

  • به دلیل انبوه دلایل و روش‌ها، برای سوالاتی نظیر "مشکل اتصال به اینترنت و قطع بودن آن"، "مشکل اتصال به شبکه وای فای" و ... انتظار پاسخی را نداشته باشید که حتماً نتیجه بدهد. برای هر دوی این موارد سعی خواهد شد در آینده پست‌های جداگانه‌ای برای راحتی شما کاربران گرامی نوشته شود

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کاظم زاهدی

، راه حل بیوتکنولوژی برای معضل کمبود خوراک دام و طیور

مشکل کمبود آب در سطح جهان و به تبع آن خشکسالی و از بین رفتن منابع طبیعی، باعث شده است که کمبود علوفه و غذای دام، به یکی از مهمترین دغدغه های صنعت دامپروری بدل شود. بیوتکنولوژی می تواند با تولید پروتئین های افزودنی نظیر SCP، ضایعات غنی شده، اسیدهای آمینه و آنزیم های کمک هضم کننده و همچنین با طراحی و تهیه علوفه های بهتر با استفاده از تغییر ژنتیکی گیاهان و تعادل اسیدهای آمینه، نیازهای تغذیه ای دام و کمبودهای آن را برآورده سازد.

● تاریخچه

پروتئین تک یاخته (
SCP) اصطلاحی پذیرفته شده برای توده سلولی میکروبی است که به عنوان غذای انسان و خوراک دام به کار می رود. این اصطلاح برای اولین بار در سال ۱۹۸۶ توسط پروفسور کارول ویلسون در انستیتو تکنولوژی ماساچوست (MIT)، به کار برده شد. این اصطلاح برای مادة با محتوای پروتئینی کمتر از ۶۵ درصد مناسب نیست و کمیتة تخمیر واحد بین المللی شیمی محض و کاربردی، اصطلاح "تودة سلولی تک یاخته" را برای چنین مواردی توصیه می کند. همچنین مناسب تر است، برای تودة سلولی محتوی پروتئین به دست آمده از قارچ، اصطلاح "پروتئین قارچی" که اخیراً در بسیاری از منابع بکارگرفته شده است، استفاده شود.

اولین کنفرانس بین المللی در مورد
SCP در سال ۱۹۶۷ در انستیتو تکنولوژی ماساچوست برگزار شد. در این زمان بیشتر پروژه ها در مراحل آزمایشگاهی بود. در کنفرانس دوم که در سال ۱۹۷۳ برگزار شد، بسیاری از کمپانی ها در کشورهای مختلف تولید SCP را در مقیاس صنعتی شروع کرده بودند.

تولید
SCP از مخمر تورولا برای اولین بار در جنگ جهانی اول توسط آلمان ها انجام شد. در اواسط سال ۱۹۳۰ و جنگ جهانی دوم، این امر مورد توجه بیشتری قرار گرفت و تولید آن به ۱۵ هزار تن در سال رسید. در سال ۱۹۵۹ تیم تحقیقاتی شرکت نفت بریتانیا مشاهده کرد که میکروارگانیسم مورد مطالعة آنها قادر به رشد بر روی نرمال پارافین است و در سال ۱۹۶۵ واحدی برای تولید SCP به میزان ۴۰۰۰ تن در سال، طراحی و ساخته شد و در نهایت در سال ۱۹۷۶ کارخانه ای با ظرفیت صد هزار تن در سال مورد بهره برداری قرار گرفت.

در آن زمان، به دلیل محتوای بالای اسیدهای هسته ای
SCP (که بخاطر دستیابی به سرعت رشد بالاتر توسط میکروارگانیسم های تک سلولی تولید می شود)، امکان استفاده از آن در خوراک انسان وجود نداشت. اما شرکت RHM در انگلستان با همکاری شرکت ICI در اواسط دهه ۸۰ میلادی پروتئین میکروبی تحت نام تجارتی Quorn تولید کرد که ساختاری شبیه به گوشت داشته و توسط رشد کپکFusarium graminerarum بر روی مواد نشاسته ای تولید می شد. این محصول بخاطر استفاده از کپک که بطور طبیعی دارای محتوای اسید هسته ای کمتری از باکتری ها می باشد و بخاطر اضافه کردن یک عملیات برای کاهش RNA در فرآیند تولید صنعتی، دارای محتوای هسته ای خیلی پایین می باشد و لذا استفاده از آن در خوراک انسان در انگلستان مجاز تشخیص داده شد. تولید اولیه این محصول در سال ۱۹۸۵، ۱۰۰۰ تن در سال بود و از موفقیت اقتصادی برخوردار شد، زیرا بجای کنجاله سویا با سویا و گوشت رقابت می کرد.

تولید
SCP از هیدروکربن های نفتی

هیدروکربن های موجود در نفت خام به ۵ گروه نرمال آلکان ها، ایزوآلکان ها، آلکان ها، سیکلوآلکان ها و آروماتیک ها تقسیم می شوند. در بین این مواد، نرمال آلکان های مایع به عنوان منبع کربن و انرژی، بیش از همه برای تولید
SCP به کار برده شده است.

اولین گزارش در مورد میکروارگانیسم های مصرف کننده هیدروکربن ها در سال ۱۸۹۵ توسط میوشی (
Miyoshi) ارائه شد. او مشاهده کرد که قارچ Botrytis cinerea می تواند پارافین را جذب کند. پریر Perrier در سال ۱۹۱۳ استفاده هیدروکربن ها توسط مخمرها را اعلام نمود.

طی جنگ جهانی دوم، مقالاتی در مورد توسعة میکروبیولوژی نفت منتشر شده و جالب توجه این است که اکثر کارهای انجام شده بر روی باکتری ها بوده است. در اواخر دهة ۴۰، جزئیات رشد مخمر
Candida tropicalis در شرایط غیراستریل گزارش شد. همچنین باکتری های Micrococcus sphaeroides که از خاک ایستگاه های شارژ گاز جدا شده بودند، قادر به رشد بر روی هیدروکربن ها (همانند کربوهیدرات ها) بودند. در اواخر دهة شصت و اوایل دهة هفتاد میلادی فرایندهایی برای تولید پروتئین تک یاخته از هیدروکربن ها در مقیاس آزمایشگاهی و صنعتی توسعه یافت.

به دنبال مطالعه اولیه شرکت نفت بریتانیا در مورد استفادة میکربی از گازوئیل و نرمال پارافین، بیشتر شرکت های بزرگ نفتی، فعالیت هایی را برای تولید
SCP از منابع خام کربنی شروع کردند. کارخانه های نیمه تجاری در اکثر کشورها مانند فرانسه، هند، ژاپن، رومانی، چین، آلمان، شوروی، چکسلواکی سابق و ایتالیا ساخته شد. در بیشتر روش ها، از نرمال پارافین ها به عنوان مادة خام و از مخمرها به عنوان میکروارگانیسم برای تولید SCP استفاده شده بود.

● خصوصیات تودة سلولی میکروبی

خصوصیات تودة سلولی میکروبی به سه عامل سوبسترا، میکرواورگانیسم و فرآیند انتخاب شده بستگی دارد.

موادی که به عنوان خوراک دام مصرف می شوند، باید از لحاظ بیولوژیکی و ارزش غذایی در شرایط بدن موجود زنده و یا شرایط آزمایشگاه مورد آزمایش قرار گیرند. تمام آزمایش های انجام شده نشان داده است که تودة سلولی میکروبی می تواند به عنوان غذایی مناسب برای دام مصرف شود.

تودة سلولی تولید شده باید دارای ارزش غذایی مناسب باشد؛ یعنی به میزان کافی دارای ویتامین، پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری باشد. از طرفی قابلیت هضم خوبی داشته و فاقد مواد سمی باشد. طعم این مواد نیز باید حتی الامکان مطلوب باشد.

● خصوصیات فرآیند مورد استفاده

▪ فرایند مورد استفاده بایستی خصوصیات زیر را دارا باشد:

۱) بالاترین بهره دهی

۲) حداقل بودن هزینه های سرمایه گذاری و راه اندازی

۳) بالا بودن بازدهی

۴) مصرف تقریباً کامل سوبسترا

۵) سهولت بازیافت

۶) ساده بودن عملیات در قسمت پایین دستی

موارد ذکر شده به علاوه مواردی مانند غیرمداوم و یا مداوم بودن، سترون و یا ناسترون بودن و عملیات تک مرحله ای، به طور کلی بر انتخاب نوع میکروارگانیسم و تصمیم گیری های نهایی تاثیرگذار هستند.

تودة سلولی حاصل، از کربوهیدرات ها، پروتئین ها، اسیدهای نوکلئیک و محصولات طبیعی ویژه نظیر ویتامین ها، استروئیدها، ایزوپرونوئیدها و مواد غذایی تشکیل شده است. لذا می توان از هر کدام از این اجزاء استفاده کرد.

تولید
SCP از متان

در بسیاری از کشورهای جهان گاز طبیعی (که قسمت اعظم آن را متان تشکیل می دهد) به عنوان مادة خام مصرفی مورد توجه قرار گرفته است. اولین گزارش های مربوط به استفاده از متان به عنوان منبع کربن و انرژی در تولید
SCP توسط هامر و همکاران و ولناک و همکاران (Hamer et al & Wolnak et al. ۱۹۶۷) وجود دارد. بیومس باکتریایی حاصل از متان حاوی بیش از ۷۵ درصد پروتئین خام بوده و مقدار زیادی از اسیدهای آمینه ضروری مثل لیزین و ویتامین ها را نیز داراست.

● فواید متان نسبت به سایر سوبسترا ها

متان به آسانی و به صورت مداوم قابل اندازه گیری در محلول است، به آسانی از محصول نهایی جدا می شود، احتمال آلودگی با سایر میکروارگانیسم ها به حداقل می رسد و فرایند تولید مداوم آن موثر و نسبتاً ارزان می باشد.

● معایب استفاده از متان

حلالیت متان در آب کم است و مخلوط آن با اکسیژن و هوا قابل اشتعال و انفجار می باشد.

در فرایند مداوم، گرمای زیادی تولید می شود که هزینه زیادی برای خنک کردن احتیاج دارد جدول ۱ ترکیب
SCP حاصل از گاز طبیعی را نشان می دهد.

● میکروارگانیزم های به کاررفته

باکتری های مصرف کنندة متان (متانوتروف ها) متعلق به خانواده متیلوکوکاسه (
Methylococcacea) هستند که به پنج جنس تقسیم می شوند: متیلوموناس، متیلوباکتر، متیلوکوکوس، متیلوسینوس و متیلوکیستیس.

تاکنون تحقیقات زیادی برای تولید
SCP از متان صورت گرفته است که یکی از این موارد تحقیقات کمپانی Shell (انگلستان) بود که در حد نیمه صنعتی با استفاده از متان میکروارگانیسم متیلوکوکوس کپسولاتوس (Methyiococcus capsulatus) و یا کشت مخلوطی از گونه های پسودوموناس، هیفومیکروبیوم و فلاووباکتریوم انجام پذیرفت. کمپانی Kyowa Hakko Kogyo نیز فعالیت های مشابهی انجام داده است.


ژاپن چند فرآیند تولید
SCP از هیدروکربن های گازی را مورد بررسی قرار داده است که متان، اتان، پروپان، نرمال بوتان، پروپیلین، بوتیلن و یا مخلوطی از این ها را باکتری Brevibacterium Ketoglutamicum مصرف می کند.

تولید پروتئین تک یاخته (
SCP) از متانول

افزایش روزافزون جمعیت جهان نیاز به تولید بیشتر پروتئین را مطرح می سازد. فعالیت های تولیدی در این راستا در اغلب کشورهای جهان با مشکل روبرو است. علت اصلی این امر شرایط نامطلوب آب و هوا، کمبود امکانات در بخش کشاورزی و به کارگیری روش های سنتی می باشد. از این رو کشورهایی که با مشکل جمعیت زیاد دست به گریبان هستند، برای رفع نیازهای غذایی مردم ناچار به وارد کردن سالیانة مقادیر زیادی مواد اولیه حاصل از پروتئین گیاهی و یا حیوانی هستند. حتی کشورهایی مانند ژاپن و اروپای غربی و کشورهای در حال توسعه واردکنندگان این مواد (خصوصاً سویا و پودر ماهی) از سایر کشورها می باشند.

با توجه به اینکه نیاز به پروتئین های غذایی برای انسان و دام رو به افزایش می باشد، متخصصین در طی چند دهة گذشته در پی منابع جدید پروتئین با تولید انبوه از میکروارگانیسم ها بوده اند و از تودة سلول های میکربی (خصوصاً منبع کربن نرمال آلکان ها) به عنوان خوراک دام استفاده شده است.

اولین کاربرد متانول برای فرایندهای تخمیری، تولید
SCP بوده و به علت مزایای آن مورد توجه قرار گرفته است. اطلاعات اساسی برای استفاده از متیلوتروف ها (با سوبسترات متانول) شامل خصوصیات رشد، ضریب بازدهی، ارزش غذایی و سالم بودن آن به عنوان خوراک دام و طیور می باشد که در ظرف ۱۵ الی ۲۰ سال گذشته این اطلاعات به دست آمده است.

در طی سال های ۹۰-۱۹۷۰ تولید
SCP از منابع و مشتقات نفت خام بیشترین توجه را به خود جلب کرد و کشورهایی مانند انگلستان، آلمان، ژاپن، روسیه و غیره موفقیت های چشمگیری را در این زمینه بدست آورده اند. در چند دهه گذشته تعدادی از شرکت های نفتی و شیمیایی در اروپا و ژاپن سرمایه گذاری وسیعی را برای تولید SCP از متانول آغاز نمودند. در آلمان شرکت شیمیایی Hoechst AG و در بریتانیا شرکت ICI اقدام به تاسیس کارخانه های تولید کننده SCP از متانول نمودند.

همچنین شرکت بزرگ شیمیایی
ICI، بیومس باکتریایی Pruteen را از متانول به عنوان خوراک دام و طیور تولید کرده است. در پیشرفته ترین فرایند تولید SCP از متانول که توسط ICI توسعه یافته، از فرمانتور Airlift ( از نوع چرخه فشار) استفاده شده است. مطالعات اولیة آن در یک پایلوت با ظرفیت ۱۰۰۰ تن در سال به مدت بیش از ۳ سال انجام شد. سپس کارخانه ای با ظرفیت ۵۰ تا ۷۰ هزار تن در سال، در اواخر سال ۱۹۷۹ تأسیس شد. در ژاپن نیز کمپانی پتروشیمیایی میتسوبیشی فرایند تولید SCP از متانول را تا حد پایلوت ۵۰۰ تن در سال توسعه داده است.

در سال ۱۹۷۷ انستیتیو تحقیقات علمی کویت (
KISR) برنامة تحقیقی خود را برای تولید SCP شروع کرد. در این تحقیق ابتدا در شرایط محلی، باکتری های مناسب از خاک مناطق کویت جداسازی و پس از بهینه نمودن و انتخاب بهترین باکتری ها، فعالیت در مقیاس پایلوت آغاز شد. دلیل این فعالیت، نیاز روزافزون به منابع پروتئینی (۴۰۰۰۰ تن SCP در سال) در کویت بود. در مرحلة بعد از پایلوت، کارخانه تولید SCP از متانول در حد صنعتی مد نظر بود که در جریان جنگ عراق و کویت این تأسیسات تخریب شد.

در بلوک شرق نیز سالیانه میلیون ها تن
SCP از متانول و سایر فراورده های مشابه تولید می گردد و احتمالاً در حال حاضر این تولیدات ادامه دارد و لیکن آمار و اطلاعات دقیقی در این رابطه وجود ندارد.

لازم به ذکر است پودر ماهی به علت حمل دریایی طولانی در معرض آلودگی میکروبی قرار دارد و عدم مرغوبیت کالا هنگام تحویل همواره مسائلی را به وجود می آورد.

● فعالیت های انجام شده در داخل کشور

بررسی های انجام شده از سال ۱۳۷۰ توسط شرکت تهیه، تولید و توزیع علوفه (وزارت جهاد سازندگی) با همکاری گروه بیوتکنولوژی دانشکدة فنی و مهندسی دانشگاه تربیت مدرس به این نتیجه رسید که به کارگیری متانول به عنوان مادة اصلی در تولید پروتئین تک یاخته مزایای ویژه ای دارد که آن را از سایر روش ها و مواد اولیه مورد استفاده متمایز می نماید. این موضوع با توجه به سهولت دسترسی به متانول در ایران سبب شد تا طرح تولید
SCP از متانول به صورت پروژه ای مشترک با گروه بیوتکنولوژی دانشکدة فنی و مهندسی دانشگاه تربیت مدرس در سطح آزمایشگاهی انجام گیرد و سپس در حد پایلوت ۴۰ کیلوگرم در روز برای بررسی های تغذیه ای بیشتر و در نهایت به صورت کارخانه ای با ظرفیت تولید ۳۰ هزار تن SCP در سال طراحی و ساخته شود. متأسفانه به دلایل مالی و بوروکراسی موجود، انجام آن تاکنون به تعویق افتاده و مراحل نهایی ساخت در دست اجرا است. در ایران با توجه به منابع عظیم گاز و واحدهای صنعتی تولید متانول در پتروشیمی شیراز و پتروشیمی بندرامام (و در آینده نزدیک خارک)، تولید SCP از متانول مناسب بوده و توجیه اقتصادی آن نیز (بعد از بررسی های فنی و اقتصادی) توسط شرکت تهیه، تولید و توزیع علوفه (وزارت جهادسازندگی) مورد تایید قرار گرفته است. برای تولید SCP در دست داشتن میکروارگانیسم مناسب (با سرعت رشد و پروتئین بالا) و دانستن بهترین شرایط رشد آن در حالت مداوم (Continuous) برای بدست آوردن حداکثر بازدهی، در درجه اول اهمیت قرار دارد.

طی سال های اخیر در کشورهای خاورمیانه میزان تولید گوشت با سرعت زیادی افزایش یافته است. این توسعه بطور عمده در تولید طیور بوده که از طریق تأسیس صنایعی با ظرفیت بالا می باشد. یکی از موانع عمده موجود در راه توسعه این صنعت، فقدان خوراک طیور، خصوصاً منبع پروتئینی است که در نهایت بر تامین پروتئین غذای انسان مؤثر می باشد.

با توجه به قابل دسترس بودن نفت خام، گاز و مشتقات آنها در منطقة خاورمیانه، تولید پروتئین تک یاخته از مواد خام مطمئن، مخصوصاً متانول، منبع مناسب و قابل اطمینانی برای جبران کمبود پروتئین جهت خوراک دام و طیور است. این فرآورده جایگزین خوبی برای پودر ماهی در خوراک دام و طیور می باشد. با توجه به کمبود پروتئین و محدود بودن امکانات طبیعی برای تولید آن، به کارگیری میکروارگانیسم هایی که از مواد خام ارزان و فراوان تکثیر می یابند، حائز اهمیت خواهد بود.

چنانچه ذکر شد تولید
SCP در مقیاس صنعتی امکان پذیر بوده و در تعدادی از کشورها به حد تجاری تولید می شود. تولید پروتئین تک یاخته خصوصاً از متانول دارای مزیت های زیر می باشد:

۱) تهیه
SCP از این مواد خام به زمین های وسیع کشاورزی نیاز ندارد.

۲) ترکیب این مواد از نظر درصد پروتئین و اسیدهای آمینه ضروری با محصولات کشاورزی و پودر ماهی برابری می کند.

۳) در تهیه پروتئین از این مواد خام، شرایط جوی اقلیمی موثر نمی باشد.

۴) در مقیاس محدود مقدار زیادی پروتئین را می توان تولید و ذخیره نمود.

۵) برخلاف پروتئین های گیاهی و حیوانی که برای تهیه آنها احتیاج به صرف زمان زیادی می باشد، محصول پروتئین صنعتی بسیار سریع به دست می آید.

۶) بازدهی تبدیل سوبسترا به محصول زیاد بوده و خواص فیزیکی و تغذیه ای ثابتی دارد.

۷) میکروارگانیسم های مورد استفاده را می توان از نظر ژنتیکی تغییر داده و خواص مطلوبی به آنها داد.

● ارزش غذایی
SCP حاصل از متانول

اطلاعات قابل ملاحظه ای در مورد محتوای بیوشیمیایی سلول های میکروبی شامل پروتئین، اسید آمینه، ویتامین و مواد معدنی در دست می باشد. در جدول ۲ آنالیز تقریبی میکروارگانیسم های منتخب برای تولید
SCP برآورد شده است. مقدار پروتئین کل بر اساس رابطة ( مقدار نیتروژن) محاسبه می شود.مقدار پروتئینی که بدین ترتیب محاسبه می شود، برای استفاده در فرموله کردن خوراک مقدار پروتئین و لیپید میکروارگانیسم ها تا حدی منعکس کنندة ترکیبات به کار برده شده و در محیط کشت رشد میکروارگانیسم ها مشخص می شود. مقدار خاکستر محصولات SCP به مقدار مواد معدنی موجود در محیط کشت بستگی دارد. همچون روش های به کار گرفته شده در جداسازی و شستن سلول ها نیز منجر به تغییرات قابل ملاحظه ای در میزان خاکستر می شوند. جدول ۲ بیانگر میزان اسیدهای آمینه موجود در SCP حاصل از متانول، سویا، پودر ماهی و تخم مرغ است که با استاندارد سازمان جهانی خواروبار و کشاورزی (FAO) مقایسه شده است. همانطور که ملاحظه می شود SCP حاصل از متانول با استانداردهای مربوطه مطابقت داشته و از ارزش غذایی بالای برخوردار می باشد. در بین انواع میکروارگانیسم ها، باکتری ها دارای محتوای اسیدهای آمینة مناسبتری نسبت به مخمرها هستند.

● شرایط
SCP جهت استفاده از آن توسط انسان

به طور کلی تودة سلولی میکروبی به شکل پودر به مصرف حیوان می­رسد و اگر قرار باشد توسط انسان مصرف شود، باید قبل از استفاده، عملیات زیر بر روی آن انجام شود:

۱) استخراج پروتئین و تغلیظ آن

یکی از موضوعات مهم در مورد
SCP میزان اسید نوکلئیک آن می باشد؛ چون برای استفاده از SCP میزان اسیدهای نوکلئیک یک عامل محدودکننده است. در مقایسه با منابع پروتئینی معمول، سلول های میکربی حاوی ۸ تا ۲۵ گرم اسید نوکلئیک در ۱۰۰ گرم پروتئین می باشند که بیشتر آن اسید ریبونوکلئیک (RNA) است. مصرف بیش از حد مجاز اسیدهای نوکلئیک برای انسان مضر است و نباید مقدار آن از ۳ گرم تجاوز کند.

● کیفیت و ایمن بودن
SCP تولید شده از متانول

کیفیت
SCP تولید شده با روش های مختلف، همانند سایر مواد غذایی و محصولات تخمیری ارزیابی می شود. این روش ها توسط بخش تخمیر IUPAC مشخص شده است و شامل روش های تجزیه ای برای تمامی اجزاء محصول، آزمایش های تغذیه ای و ایمنی، خواص فیزیکی و مدت زمان سالم ماندن در انبار است.

برای ارزیابی کیفییت
SCP مواردی مانند ارزش تغذیه ای محصولات برای استفاده در غذای انسان و یا خوراک دام، ایمنی این فرآورده در تغذیه انسان و حیوان و تولید میزان مناسب پروتئین با محتوی مناسب از اسیدنوکلئیک و سایر عوامل سمی، مدنظر می باشد. اگرچه استفاده از SCP در درجة اول به خاطر مقدار پروتئین آن است، لیکن سلول های میکروارگانیسم ها حاوی کربوهیدرات، لیپید، ویتامین ها و مواد معدنی نیز می باشد که به ارزش غذایی آن می افزاید.

ایمن بودن محصولات
SCP نیز موضوع بسیاری از تحقیقات بوده است. ایمن بودن SCP تولید شده با توجه به نوع مصرف آن، بایستی مطابق با استاندارد های جهانی باشد. این استانداردها عبارتند از:

سمیت حاد، سمیت ژنتیکی، سمیت در کوتاه مدت، اثر بر روی تولید مثل و سمیت در درازمدت و اثرات تغذیه ای
SCP بر روی اعضای مختلف بدن مانند کلیه.

در موارد زیادی مرغ های گوشتی و تخم گذار را تحت تاثیر رژیم های مختلفی از
SCP قرار داده اند و مشخص شده که اثرات غیرطبیعی نظیر سوء تغذیه و اثرات پاتولوژیک بر اندام آنها ندارد. همچنین مزه، طعم گوشت و تخم طیور در موارد مختلف مورد بررسی قرار گرفته و معلوم شده است که مزه و طعم آنها با شاهد (رژیم های غذایی معمول) تفاوتی ندارد. به علاوه از نظر سوء تغذیه، تنها در بعضی موارد بایستی اسیدهای آمینه بررسی و کمبودهای آن جبران شود. کمبود اسیدهای آمینه عمدتاً در اسید آمینه های گوگرددار و در درجة بعد آرژینین می باشد.

در مورد مخمرها به غیر از کمبود متیونین نسبت های لیزین به آرژینین نیز بایستی در جیرة غذایی طیور تنظیم شود. در مطالعات مربوط به جلبک ها کمبود گلیسین و متیونین در تغذیه جوجه ها مشاهده شده است. در بررسی تغذیه ای محصول
SCP حاصل از متان برای جیرة غذایی جوجه های گوشتی نتایج و بازدهی بیشتری نسبت به سویا و پودر ماهی بدست آمده است.

در مورد متانول باقیمانده، ممکن است مقادیر کمی از آن در کنار محصول وجود داشته باشد، که بسته به شرایط فرایند و جداسازی محصول تغییر می کند. طبق قوانین
IUPAC غلظت متانول و فرمالدئید باقیمانده در SCP تولید شده نبایستی بیش از ppm ۲۰ باشد. در محصولات تولیدی که مورد آزمایش قرار گرفته است، مقدار متانول از مقدار ذکرشده تجاوز نمی کند. همچنین مقادیر کلسیم، فسفر و منگنز که بر روی استخوان ها و کلیه اثر می گذارد، در محصول مهم می باشد. مواد معدنی مانند سدیم، پتاسیم و سلنیم نیز بایستی مدنظر باشند. بهم خوردن موازنة در تغذیه جوجه ها و یا کمبود عنصر سلنیم (Se) که به طور طبیعی در پودر ماهی وجود دارد سبب مرگ و میر جوجه ها می شود.

در تولید
SCP لازم است که سویه های باکتریایی و مخمر مورد استفاده، از نظر بیماری زایی به دقت بررسی شود. روش هایی برای تعیین بیماری زایی باکتری های مورد نظر وجود دارد. یکی از این روش ها، تزریق نمونه SCP به موش (۵ هفته ای) می باشد. برای این کار تلقیح باکتریایی را که حاوی ۸ ۱۰ باکتری زنده می باشد به صورت درون صفاقی به این موش ها تزریق کرده و بعد از ۱۴ روز بافت های مختلف بدن آنها را مورد بررسی قرار می دهند و قسمتی از هر بافت را بر روی محیط کشت جامد گسترش می دهند که بسته به تعداد کلنی ظاهر شده، اثرات بیماری زایی باکتری بررسی می شود. بررسی انجام شده روی SCP تولیدی از شرکت های ICI، هوخست، میتسوبیشی و شل نشان می دهد که برای گونه های مختلف حیوانی اثرات پاتولوژیک نداشته و ایمنی لازم را دارد.

قابلیت هضم
SCP حاصل از متانول در ردیف سویا و جو و یا حتی بهتر از آنها می باشد. با توجه به پارامترهای آزمایش شدة معین، هنگامی که محصولات SCP به روش صحیح تولید شده باشند و با مقادیر مناسبی از کربوهیدرات ها، مواد معدنی، چربی ها، ویتامین ها و سایر پروتئین ها مخلوط شود ارزش غذایی آن به کازئین (پروتئین شیر) می رسد.

● نتیجه گیری

بررسی های فوق نشان داد که
SCP حاصل از متانول در مقیاس صنعتی، برای استفاده در خوراک دام و طیور در کشورمان که واردات بالایی دارد، قابل استفاده و سالم می باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کاظم زاهدی

مطالب شروع سخن مجری گری

گاهِ تولد

فلک ها، آسمان ها در تلاطم

ابرها غرّان، و تندر ها به هم نزدیک و لرزان

آب ها اندر خروش و جوش

کویر خشک، سر سبز و پر از ریحان

و باران همچنان از آسمانِ مهر می بارد

و ماه از پشت ابرِ تیره با صدها تبختُر نور می آرد

دُخان و ابر، تیره می شود یک بارگی زایل و محو از صفحه ی گیتی

سیاهی دور می گردد، زمین پر نور می گردد

سیاهی، ظلم، تاریکی ز عالم رخت می بندد

وخورشید از کنار آسمانِ غرب ظاهرمی شود این دم

هزاران کوکب و سیّاره چشمک می زند امشب

و عالم سر به سر اینک خروشان می شود یک سر

ودر جنّت به جشن وسور، حوری ها، که او از کعبه می آید

جمال حق، امید احمد مختار، مهدی علیه السلام حجتِ آخر

واندر این فضایِ پهنِ دشتِ صافِ کیهان ها

خدا قدرت نمایی می کند آن سان و عرش حق، چه زینت می شود امروز

و امشب باید با قدرتِ جبریل و میکائیل، با اذن خداوندی

و آن ها حاملان عرش با شادی و آزادی به صد شور وسرور و شوق می گوید:

مهدی می شود ظاهر، انیس و مونس دل ها، گل و گلزار و ریحان ها

   و اما شهر سامرّه، میان عسکرِ دشمن، چه غوغایی، چه شادی و چه آوایی

علی رغم همه دشمن که مهدی می شود ظاهر

درآن گَه می شود نازل، ملک، روحُ القُدُس، جبریل، نزد عسکری علیه السلام ، آن دم

که اینک آخرین حجت شود ظاهر، ز نرجس، از ملیکه، هان همان دُختِ یشوعا

زاده ی قیصر، اگرچه نیست آثاری ز حملش، همچنان چون مادر موسی علیه اسلام

حکیمه چون شنید این قصه را، شد آنچنان اندرسکوت و بُهت و اندرشک

امام عسکری علیه السلام فرمود: عمه شک مکن، امر خدا حتماً شود ظاهر

و می آید ز نرجس حجت آخر و اندر گفتگو بودند که فریادی به گوش آمد

حکیمه هان به هوش آمد

صدا آمد به گوش از حُجره ی نرجس، و دردِ حمل، هان بر او نمایان شد

حکیم سوی او پَر می کشد با جمله کُلفَت ها و خادم ها

 

ولی اسرار حق باید شود پنهان

در آن دم پرده ای از نور بین نرجس، خدمتگزاران و حکیمه می شود از آسمان ظاهر

و حوری های انس، هر یک به دست خویش ابریقی ز آب سلسبیل و کوثر و تسنیم

 و هر یک حُلّه ای بر دوش

نمی بیند کسی گاهِ تولّد را

و بعد از لحظه هایی چند، نمایان می شود مهدی علیه السلام

سفیر حق، امین حق، امین و خازنِ وحی خداوندی، امیدِ جملگی پیغمبرانِ حق

ز ابراهیم تا عیسی و گفتار محمد صلی الله علیه و آله می شود صادق، و مهدی می شود ناطق

به حال سجده می افتد ثنای حق تعالی می کند مهدی علیه السلام

به بازویش نوشته نقشِ جاء الحق که حق آمد، و ظاهر می شود، بر او مَلَک آن دم

    و او را می برند در آسمان ها و لباس سُندُس و اِستَبرَقَش بر تن می پوشند

دوباره باز می آرند نزد عسکری علیه السلام او را

میانِ کتف او نقشی بسان مُهر اندر کتفِ پیغمبر

مبارک باد میلادش...

و او وقتی شود ظاهر، که امت ها، سخاوت ها، شجاعت ها، رشادت ها، عدالت ها، شود ظاهر

خداوندا، کریما، خالقا، پروردگارا

حرمت زهرا علیها السلام

محمد صلی الله علیه و اله

شیر حق علیه السلام

سبطین پیغمبر عیهما السلام

ظهورش را تو آسان کن

رخ زیبای مهدی را نمایان کن

تویی حلال مشکل ها، گره از کار او بگشا

خداوندا،خداوندا

 

- - - - -

از کجا گویم برایت غصه را ؟!

یا چه سان آرام سازم شعله را ؟!....

از نوای سوزناک قصه گو

مرغ شب در جای خود آرام شد.

لحظه ها سرد وغریب

در تن شب می دوید

موج، اما بی قرار

از صبوری بی نصیب:

هر زمان بیتاب، دائم بی شکیب

گاه در دریا غنوده گاه بر ساحل فتاده

قصه ای می گفت هم از غصه ها:

ماجرای روزها، هم سرنوشت خوب فردا در طلوع روزهای شادمانی ،

ماسه های سرد  ساحل را،

سکوت خفته در شب را:

سالیان پیش، بیش از سالیان

آن زمانی که کنار رود بودم،

آمده از چشمه سار کوچکی در جویباری،

مانده اندر برکه ای و ریخته از آبشاری،

قصه می گفت از برای ما نسیم،

دیده بود او قطره ها اشک را بر گونه ها،

دیده بود او جاری غم را برون چهره ها،

دشته ها خشک و خموش،

سینه ها پر از خروش،

نای خالی از سروش،

پاکی اما مرده بود، شادمانی رفته بود،

چهره ها افسرده بود،

خانه غم بود قلب قلبها،

خار اندر چشم بود،

استخوان درحلق،

دشنه اندر سینه بود،

چشمه ها خونرنگ بود،

آرزوها مرده بود،

چهره زرد قناری،

کنج زندان و قفس،

بوی خون می آمد،

از هر ناله اش،

دردمندی و بینوا.

برگهای شاخسار زندگی،

ریشه تنها درختِ مانده در طوفان،

خسته و افسرده ودلمرده بود،

زورق آمال انسانها شکسته،

طوطی غمگین و خسته،

بال بسته، کنج یک زندان نشسته،

گرد غم بر روی گلدانها نشسته،

نور دانش – شب چراغ زندگی – خاموش،

جهل اما در تکاپو، هر کجا می تاخت،

سکه رایج، ستم ها بود،

قوت مردم، خون دل ها بود،

قصه را کوتاه خواهم، بد زمانی بود.

اما آن که بالا بود،

حق تعالی، آن علی عالی آعلی

از حریم عرش خود،

از رحمت بی منتهای خویش،

مخزن اسرار عالم- غیب مکنونش-

فرود آورد یک نور خدایی را

دو باره سرسرای این زمین را

فرش شادی کرد،

و شادی موج زد در خنده هر گل،

بهار خرمی ، بعد از خزان دیر پا آمد،

و فوجی از ملک، شادی کنان

خاک زمین را بوسه ها دادند.

و آمد آن که چون آید،

فغان غصه برخیزد. مدار غم فرو ریزد، خزان از صحنه بگریزد،

و بگریزند دیوان و ددان از صحنه گیتی،

و از مشرق بجز نور و بجز پاکی نمی تابد.

فضای زندگی زیباست،

تنفس در هوای پاکی و تقواست.

ترنم از سروش عرش یعنی کلام الله است.

خدایا، جاودان دارش!

تو فرزند شقایق های سرخ دشت پاکی را،

نگاهش دار از هر افت و زشتی،

نگاهش دار از هر چشم زخم شوم چشمان دیار کفرو پستی ها،

همانهایی که دشنه زیر جامه،

در کمین کشتنش بودند،

خدایا میوه زیبای عترت را،

گل زیبای نرگس را،

ز تیغ شوم جلادان، نگه دارش.

امام پاکی و تقوی،

امیر پرفروغ دشت انسانها،

ولی الله، هادی، مهتدی، مهدی

و قائم، نور، باب الله، ربانی آیاته

و وعدالله، نجم زاهر، سیف شاهر، نور باهر، و ترموتور،

کاشف البلوی، معز المومنین، مذل الکافرین،

آن صاحب عصر و زمان، آن داعی الله

کریم از خاندان با کرامت را، نگاهش دار.

و باش از بهر او حافظ، ولی، مولا و یاور،

تا که برخیزد و بردارد بساط کفر و زشتی را.

خدایا!

در نمارش، در سجودش، در رکوعش، در قنوتش، در قیامش، در قعودش، ذکر و تسبیحش، نگاهش کن.

همان عابد،

مصلی در مصلای زمین،

ذاکر به ذکر تو،

که خود ذکر است، ذکر جامع رحمان.

چو بنشیند، ترا خواند،

چو برخیزد، ترا خواند،

و دستش را بسوی اسمان گیرد، دعا خواند.

ملایک از شعف، پرپر زنان گردش همی چرخند.

خدای، این وی توست!

و برتر بنده ات در صحنه گیتی!

خدایا، سجده است اکنون!

خدایا جایگاهش بین!

بحق سجده های او، بحق آن نیایش ها،

بحق ذکرو تسبیحش،

بحق آن قنوت جاودانی،

آن قیام و آن قعود و آن تشهدها،

دعایش را اجابت کن.

قیامش را فراهم کن،

قیامش را محقق کن.

که دلهامان به صد فریاد و خواهش،

روز و شب او را کند، فریاد،

و دشت سینه مان جزاو نمی خواهد،

کس را غیر او اینجا نمی بیند،

که او مولای انسانهاست،

که او یکتاست، چون ذات خدایی- خالقش-

یکتا و بی همتاست.

خداوندا! عزیزا، مهربانا! خالقا! پروردگارا،

حق پیغمبر، حق زهرا، حق پاکان، حق حیدر،

دعایش را اجابت کن،

ظهورش را فراهم کن،

قیامش را محقق کن.                                                                                "آمین"

- - - --- ---

خداوندا!

خداوندا،

            تویی خالق، تویی رازق، تویی حیّ توانا، قادر مطلق

خداوندا،

            تویی دانای هر راز و تویی حلّال هر مشکل

                                    توانایی به هرکار و شفا بخش غم هر دل،

زمین و آسمان جملگی آیات صنع تو،

                                    شگفتی خود شگفت از وسعت دریای لطف تو،

خداوندا،

            ز راه مهر بر ما رهنما گشتی، به هر دوران،

                                                فرستادی تو یک هادی، یکی رهبر،

و خالص کردی از بهر خودت او را. و راه دین نشان دادی

                                                به پرچم ها، علامت های روشن، بهر انسان ها.

و اکنون زین سبب گر جان مردم یک صدا گشته

                                    صلای حمد و تسبیح وستایش را به جا آرند، سزاوار است.

ولی این تیره دل مردم، به جای شکر خالق،

                                                در پی قتل و فساد و حرص این دنیا،

به جای سر نهادن در پی فرمان آن هادی،

                                    کمر بر قتل او بستند. تا این که،

                                                                        رسولان، انبیاء و اوصیای حق، یکی بعد از یکی کشتند.

بدا بر حال این مردم. چه بد کارند این مردم.

خداوندا، خداوندا،

                        کنون در این شب تاریک، تویی تنها پناه ما.

خداوندا،

            تو از روی کرم، آن گوهر یک دانه ی هستی، ولّی حق، امام ما،

آخرین پیک الهی، یادگار دخت طاها، آخرین حجت،

درون پرده ی غیبت حاظت کرده او را، تا به این دوران رسانیدی و

                                                            از چنگال این نامرد مردم حفظ فرمودی.

خداوندا،

            تو دادی وعده ی او را، نوید صبح روشن از پس ظلمت.

امیدامنیت، آرامش و ایمان، امید روز پیروزی.

خداوندا، خداوندا،

            کنون در تیره شام غیبت مولا،

                                                زمین آکنده از ظلم و فساد است و تباهی ها.

خداوندا، رسان او را، که جان ها التهاب دیدنش دارند

                                                رسان او را که دیگر چشم ما را تاب ظلمت نیست.

دل افسرده ی هستی، هنوز ازپشت این قرن تباهی،

                                                روزگار شادی او آرزو دارد.

چه طولانی شد این سرما، چه طولانی شد این ظلمت،

                                                چه طولانی شد این شب ها.

خداوندا رسان آن صبح زیبای بهاری را

خداوندا زمین وآسمان هر روز، سرود شوق دیدارش به لب دارند.

خداوندا،

تو دادی وعده ی فتح و ظفر، پیروزی او را. رسان او را، رسان آن وعده ی او را.

خداوندا،

غم آن دل، که زیباتر و تنهاتر از آن دل نیست، چه طولانی شد وسنگین.

خداوندا،

تو کار جانشین و بنده ی خود را، مهیّا کن. خداوندا، تو اصلاح امورش کن.

همان گونه که بر پیغمبرانت در همه دوران، تو بودی کاشف و حلال مشکل ها.

خداوندا، خداوندا،

                        تو یوسف را، یگانه گوهر یعقوب را، از چاه و زندان و غم غربت برآوردی.

تو یعقوب غمین دل را، به بوی پیرهن بنواختی،

                                                چشمان بی نورش، به نور جلوه ی یوسف منوّر کردی و،

تنها گل دوران، یگانه دلبر او را، به سویش باز گرداندی،

خداوندا، خداوندا،

                        تو یونس را ز چنگال غم ورنج اسیری در دل ماهی، رها کردی.

تو او را ناجی از دریای غم بودی، و او را تا یکی ساحل رسانیدی.

خداوندا، خداوندا،

                        زمانی کودکی از فرط گرما و عطش پا بر زمین می زد.

و جان مادرش در اوج تنهایی، ز بی تابی کودک در تلاطم بود.

سراسیمه، پریشان حال و بی یاور

                                    میان کوه ها و تپه ها در جستجوی قطره ی آبی، روان شد.

و در هر سو به جای آب، سرآبی حاصل او بود،

            و در آن حال، دستان را به سوی تو، تمناوار بالا برد، و از جان این نوا برداشت:

خداوندا، خداوندا،

                        تویی تنها پناه من، تویی آگه ز حال من، و من تنها به سوی توست امیدم.

در این صحرای تفتیده، در این جولانگه خورشید،

                                                مرا بر سایه بان لطف و مهر خود، دلالت کن.

من این کودک، که از فرط عطش پا بر زمین کوبد، به دریای پر از لطف تو بسپارم.

منم تنها، در این صحرا، تو یاری کن، تو کاری کن.

که گر طفلم در این گرما رها سازی، فردا را نخواهد دید.

                                                            خداوندا، تو یاری کن، تو کاری کن.

خداوندا،

خداوندا،تو زیر پای اسماعیل،جوشان کردی آن چشمه.

تو اسماعیلِ هاجر را، به، زمزم، چشمه ی پاک و خروشان همیشه،

                                                            از کرم سیراب کرده، حامیش بودی.

خداوندا،

            چگونه رو به سوی غیر تو آرم، که تنها کاشف هر کرب،

                                                                        فارج هرغم،تو هستی تو.

خداوندا،

            رسان آن صبح زیبای بهاری را،

                                    رسان آن لحظه ی موعود و آن زیبا ترنم را، ز هر گام پر از شورش.

ظهورش را مهیّا کن. ظهورش را مهیّا کن.

- --- --- ---

 

دیده­ای نیست که از هجر تو گریان نشود، بی دلی نیست که در عشق تو حیران نشود، گره ای نیست که با یک نظری باز نشود،مشکلی نیست که با نام تو آسان نشود، محفلی نیست که با ذکر تو روشن نشود، مجلسی نیست که با یاد تو پایان نشود، عاشقی نیست که با رؤیت تو جان ندهد، زنده­اینیست که با هجر تو بی­جان نشود،شرری نیست که از بوی تو حیران نشود،قمری نیست که بی پرتو تو نور دهد، ذره­ای نیست که تو را گوش به فرمان نشود. غرضی نیست بجز عشق تو در خلقت ما. مرضی نیست که با مهر تو درمان نشود. عابری نیست که در دام تو پابند نشود. کافری نیست ز حب تو مسلمان نشود. محرمی نیست که احرام برای تو نبست. قابلی نیست که در درگاه تو نومید شود. سائلی نیست که با تو سرور شاهان نشود

+ نوشته شده توسط صبا در پنجشنبه بیست و سوم مهر 1388 و ساعت 18:46 | 4 نظر

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifمتن مجری (به نام بهار آفرین روزگاران...)

به نام بهار آفرین روزگاران
و با یاد زیباترین بهار ایّام روزگارمان
اجازت از صاحب خانه آی... پرستوهای زیبای باغ زندگی... چلچله‏های خوش خرام آسمان ولایت، کودکانم! در اعماق آبی آسمان آرزو که پر می‏زنید... اندکی آن سوی‏تر را بنگرید...
   
آن گوشه بخش باختر را... آنجا... همانجا را می‏گویم... جانب سامرا را نظر بیافکنید، طلایه‏های پر فروغ نور چه زیبا بر بستر نسیم آرمیده و به آسمان پر می‏کشد.
   
فرشتگان را می‏بینید که هر کدام طبقی از تحفه‏های بهشتی بر سر نهاده، در کوچه پس کوچه‏های شهر، بر آستان خانه‏ای سر فرود می‏آورند، خاک درش را توتیای دیده می‏کنند، و خود را به تبرّک، خاک راه طفلی می‏کنند و باز به آسمان پر کشیده و خبر به دیگران می‏رسانند و باز دسته‏ای دیگر...
 
بگیرید، آستان در را ببوسید و داخل شوید، مراقب باشید، شرط ادب هماره به جای آرید، در محضر سلطان سلاطین روزگار حاضر می‏شوید.
   
نمی‏گویم بترسید، نه... او مهربانی از تبار مهربانان است...
   
فقط صورت و سیرتتان را به زینت خضوع و خشوع بیارائید.
   
اینجا غوغای نور است، فریاد شادیست، خاطره انگیزترین لحظه طربست، جشن است، سرور است، آن قنداقه سپید را در دامن آن بانوی پاک می‏بینید، زیباترین گل وجود است که در دامان از گل زیباتر نرگس نشسته است.
   
در این خانه هرچه دیدید تعجب نکنید، اینجا غم و شادی به هم آمیخته است، آن بزرگوارانی که می‏بینید همه زانوی ادب زده‏اند و از ژرفای دل شادند، می‏خندند، پیامبرانِ سلف الهی هستند و آن گرامی سالارشان و سرورمان سید انبیا و اولیاء محمد مصطفی صلّی  اللَّه علیه و آله می‏باشد که گاه خنده می‏زند و گاه گل اشگ از گونه پاک می‏کند.
   
اگر بانویی را دیدید که غرق نور حیا و عفّت و عصمت است و اگر دیدید دستی به پهلو گرفته و قنداقه سپید به دستی دیگر، آن یاس سپید باغ عترتست.
    
اگر دیدید که مخفیانه از پدر می‏گرید، حتماً قنداقه را که دیده است، یاد جانسوز دو طفل، دریای آرام قلبش را خروشان نموده، یکی آن که به قنداق نرسید و پرپر شد - محسن - و دیگر آن که در قنداق در دست پدر خون ازحنجر ازگل نازک‏ترش به آسمان پرید - اصغر -
   
راستی کودکانم... حالا که به این خانه راهتان دادند، قدر بدانید...
   
نیکوترین فرصت زمانه را به دست آورده‏اید، هرکسی را این بخت و اقبال نمی‏دهند.
   
جوهرتان پاک بوده که قابل فیض شده‏اید، »ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود«
   
شاید دیگر نصیبتان نگردد، این بار هم نمی‏دانیم چه شده که در به رویتان گشوده‏اند.
   
خیل مشتاقان را دیدید که پشت در پشت صف کشیده‏اند... تا شاید گوشه از از در باز شود و رایحه دل انگیزی از درون، مشام جانشان را تازه گرداند.
   
پس با دستان پاکتان بند قنداقه آن طفل عزیزترین را بگیرید و شما نیز بگریید.
   
خدا را به او و او را به خدا قسم دهید، بسیار بگریید و از سوز دل ناله کنید... همسوز با یاس سپید باغ عترت... در صحن و سرای خانه فریاد کنید. دیگران نیز با شما هم ناله می‏شوند.
   
بارالها   اَنْجِزْ لَه ما وَعدْتَه
   
و خود او را نگوئید    آنقدر نیامدی تو مهدی
   
تا پیر شدند باغبانها - تا پیر شدند باغبانها...
 
 
کوکب است این که ز دامان سحر می‏ریزد
یا که در مقدم تو سکّه زر می‏ریزد
 
چونکه از راه رسد موکب فرخنده تو
در رهت آنچه فلک داشت گهر می‏ریزد
 
آورد باد صبا مژده که شه می‏آید
زنی جهت گل به همه راهگذر می‏ریزد

 
نور زهرا کزو دیده نرگس روشن
شاخ طوبست که بر خاک ثمر می‏ریزد
   
خورشید را سالهاست به انتظار نشسته‏ایم و ما شبزدگان چشمانمان در فراق نور بی نور شده، هر صبح از ستیغ شرق با مشرق الأنوار را چشم براهیم و هر شب تا به صبح از میان ستارگان نجم ثاقب رویت را جستجو می‏کنیم.
   
جمعه‏ها، می‏دانی که با چه شور و شوقی سر از زمین بر می‏داریم و در این خیال که امروز آخرین جمعه فراق است و دیگر امروز حتماً می‏آئی و در محفل انس، میزبان مهربانِ یارانت می‏شوی و به این آرزو دل خوش می‏داریم و هرچه خورشید آسمان بالا می‏آید...
   
و از خورشید رویت خبری نمی‏شود، شور شوق و ذوقمان به نومیدی و یأس و ناکامی می‏گراید.
   
به خدا قسم، از یکایک شیعیانت بپرس، جمعه‏ها عصر که می‏شود، آنقدر دلمان می‏گیرد... عقده‏ها راه گلویمان را مسدود می‏کند، می‏خواهیم فریاد کنیم، داد بزنیم آخر چرا نیامدی مهدی؟... یعنی باز یک هفته دیگر؟...
   
خدایا صبرمان تمام شد، طاقتمان طاق و امیدمان ناامید...
 
آنقدر نیامدی تو مهدی
تا پیر شدند باغبانها
   
و اینک بهانه‏ای دیگر... نیکوترین بهانه... میلاد توست... میلاد نجم ثاقب... میلاد آفتاب... فخر امید... پایان نومیدی... بهار آرزو... میلاد مهدی...
   
شنیدیم در میلادت، خوان کرم گسترده‏ای و شیعیان و منتظرانت را در لطف می‏نوازی، ما هم شادیت را که دیدیم با پای سر دویدیم
   
از خانه‏هایمان تا خانه تو با شوق آمدیم، گفتیم شاید زود برسیم و هنوز تا قنداقه مبارکت را به آسمانها نبرده‏اند و تا بساط جشن میلادت را بر نچیزده‏اند باشیم و بر بستر ناز دامانِ پدر


که آرمیده‏ای و صبر و قرار و طاقت از دل ما در می‏بری، ما نیز آن گوشه‏ها لابلای فوج ملائک چشمانمان به صورت نورانی تو بیفتد.
  
شاید تو نیز گوشه چشمی به سویمان نگردانی که بلای آخر زمان از ما بگرداند دویدیم... آقا... نرسیدیم... این بار نیز دیر آمده بودیم... دلمان می‏خواست بر بخت بد خود بگرییم آه امّا دلمان نیامد. گفتیم میلاد توست.
   
پدر بزرگوارت شاد است، مادر گرامی تو خندان است. ما نیز به شادی آنان شاد باشیم. آنچه در توانمان بود دریغ نکردیم. محفل آراستیم، گل زدیم، به رسم روزگار خود کیک تولّد سفارش دادیم آنچه زیباترین بود، برای تو زیباترین برگزیدیم...
   
بیاورید... دوستان کیک میلادش را بیاورید و با زبانی پاک این نوزاده نرجس خاتون را همراهی کنید که در هنگام میلاد سر به سوی آسمان گرفت و این ترانه سرود:
   
اللهم انجز لی ما وعدتنی واتمم لی امری واملأ الأرض بی قسطاً وعدلاً
   
بیا گل نرگس   -   بیا گل نرگس   -   بیا گل نرگس...
   
شادی کنید، بخندید شاید جده والامقامش حضرت صدیقه کبری سلام اللَّه علیها نیز در جشن تولّد فرزندش حضور داشته باشد.
   
پس برای شادمانی دل مادر و فرزند هلهله کنید
                    
فریاد شادی و شور شعف بزنید
                           
میلاد مهدی است کف بزنید
                                                             
کف بزنید

 

 بنال ای نی هماهنگ دل من            به آه و ناله حل کن مشکل من
 
به پای هر گلی در باغ و بستان        بنال ای نی چون من از داغ هجران
 
خدایا در فراقش ناله تا کی            به سینه داغها چون لاله تا کی؟
                             
تا کی بگوئیم ای خدا، مهدی بیا... مهدی بیا...؟
 
  
بارالها تیره شب سیاه غیبت به درازا کشید و منتظران، چشم انتظار و منتظَر، خود منتظرتر از همه، همیشه و همه جا با اشک و سوز و آه، دست به دعا برداشته از تو فرج می‏طلبند که گشاده کار فرو بسته تنها به دست توست.
   
و این بار نیز سوختگانی دیگر ترانه فراق حجّت ناپیدای تو را زمزمه می‏کنند باشد که بر دل سوخته‏شان رحمی آوری و خورشید رحمت واسعه خود امام حجه بن الحسن العسکری علیه السلام را همین لحظه ظاهر سازی.
   
که اگر اینچنین شود به خدا آفتاب دولت یکایکان دمیده است. گذشتگان بر جانمان غبطه می‏خورند و بر آیندگان فخر می‏فروشیم. همین گویم... مگر خواهد شد؟… آیا ممکن است؟... و چرا ممکن نباشد. که خودشان فرموده‏اند: تَوقَّع اَمر صاحبک لَیْلَک وَنَهارَکَ هر شب و روز چشم انتظار امر صاحبت باش و امید که امشب آخرین شب این انتظار باشد.
   
پس با هم به ترانه اشتیاقش گوش فرا می‏دهیم

 

 

+ نوشته شده توسط صبا در چهارشنبه شانزدهم مرداد 1387 و ساعت 22:26 | 3 نظر

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifمتن مجری... (کامل)

صلّی اللَّه علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
   
خورشید از آن دور دستها از افق مشرق سرزده و گیتی دگر باره شیوه سوداگری پیشه کرده است تا که تاریکی را با روشنی و سردی را با حرارت و خاموشی و سکون را با حرکت و غوغا، نومیدی و یأس را با امید معامله نماید، اما این نه آن سر زدن همیشگی خورشید است که امروز گویی آوای ملکوتیان و منادیان پروردگار به گوش جان شنیده می‏شود. امروز نیمه شعبان زاد روز یگانه منجی عالم، میراث دار همه پیامبران، چشمه سار جوشان فضیلت، زورق نجات، صاحب العصر و الزّمان حضرت مهدی (عجل اللَّه تعالی فرجه الشّریف) است؛ هم او که داد تمامی تاریخ را به حق بستاند و پهنه جهان را گستره عدل و داد نماید.
   
ضمن خیر مقدم و خوشامد گویی به تمام شما عززان، عاشقان و تشنه کامان حضورش، امروز مشتاقانه گردهم آمده‏ایم و مشتاقانه چشم بر افق مشرق دوخته‏ایم تا از آن دور دستها، شکوفایی گل نرگس را نظاره‏گر باشیم، هم او با آمدنش شکوفه‏های بهاری لبخند زنند و جام‏های خونرنگ لاله‏ها، به یاد او تبسم کنند، با آمدنش بلبلان خوش آواز نغمه سر دهند و بیابانها به خاطر او سبزه زار شوند چرا که او زندگی دگر باره هستی است و عطر دل‏انگیز گلهای وجود است. و در این روزگار پر التهاب همگان را انتظار چنین است تا که دستی از غیب بیرون آید و شب ظلمت انتظار را به روز روشن ظهور تبدیل سازد. برای هرچه زودتر محقق شدن این طلوع جاودانه خورشید و شکوفایی گل هستی، دست دعا به آسمان بلند کرده و در آغاز این جشن و سرور، برای سلامتی و تعجیل در ظهور آن آب رئوف با یکدیگر دعای فرج را زمزمه می‏کنیم و گوش جان می‏سپاریم به کلام حضرت باری تعالی.
    (
بیان یک برنامه - قرآن)
    ...
   
امروز هوا بوی دیگری دارد، عطر گل نرگس در جان نشسته است، بوی بهار می‏آید، بهار روزگارانْ و شادی بخش قرون، دیده‏ها لبریز از نور است، نور میلاد حجه بن الحسن علیه السلام.



   
با میلاد گلی دیگر بوستان نبوی آراسته و مزَین گردیده و عطر دلربایشان عرشیان را ماتْ و فرشیان را مبهوت ساخته است، و ملائک تسبیح گویان به میهمانی زهرا سلام اللَّه علیها وارد می‏شوند.
در آستانه این ملاید خجسته شایسته است که پیمان خویش را با آن حضرت تازه کنیم و شکوفه‏های معرفت را نسبت به آستان مقدّسش در قلبهایمان به شکوفایی بنشانیم.

 
ای نسیم سحر، آرامگه یار کجاست؟        منزل دلبر هر عاشق بیدار کجاست؟
 
شب تار است وره وادی ایمن در پیش        آتش طور کجا؟ موعد دیدار کجاست؟
 
آنکس است اهل بشارت که اشارت داند    نکته‏ها هست بسی، محرم اسرار کجاست؟
 
هر سر موی مرا با تو هزاران کار است    ما کجائیم و ملامتگر بیکار کجاست؟
در خزان زندگی، مقدم سبز بهاران تو را، لاله افشان، نقل پاشان کرده‏ایم، ای مسافر، ای غریب، ای آفتاب.
    (
بیان یک برنامه)
    ...
   
قاصدکی عاشق، پیام شادمانی را از دیار شعبان آورده است که: مولود محبوب به سرای ما رسیده است؛ آن تکسوار آئینه روشن، آن شهسوار قافله ایمان، آن آبی زلال محبت، آن شاهکار جاودانه خلقت، آن سبزِ سبزِ سبزْ، از دیار ملائک، آن کهکشان شیری فطرتْ، آن یوسف دیار غریبان زندگی، آن چشمه چشمه نور، آن خوشه خوشه عشق.
 
مهدی است آنکه کاخ عظیم ستمگری        با یک نهیب خویش دچار فنا کند
 
مهدی است آنکه دادسرای نهانیش        بر پایه‏های عدل خدائی بنا کند
 
مهدی است آنکه پرتو توحید پاک را        در قلبهای تیره و آلوده جا کند
 
مهدی است آنکه پرچم اسلام راستین        بر قلعه‏های محکم دشمن به پا کند



 
وما در شامگاه بارش این نور از دامان پرور خداوندی به چشمی سرد و خشکیده ز هجرانش،مره فرشی برای گام یارانش به بزمی کوچک اما پر امید، گسترده‏ایم. اما کجا اینجا، کجا خاک قدوم یاوران پور احمد، پور زهرا، حیدر کرار، فرزند حسن، مهدی »علیهم السلام«.
 
   (
بیان یک برنامه)
    ...
 
ای نهان گشته در آفاق بیا            چشم عالم به تو مشتاق بیا
 
کز دَمِ گرم تو و فیض حضور            عالم تیره شود آیت نور
 
ای جمال ملکوتی به در آی            یوسف مصر، به سوی پدر آی
 
 
ای که زدیده غایبی            در دلِ ما نشسته‏ای
 
حسن تو جلوه می‏کند            وینْ همه پرده بسته‏ای
   
مهدیا، آنقدر آوا نمائیم، ذکر یا مولا نمائیم، تا تو را پیدا نمائیم، در برت مأوا نمائیم، کی مشود ای پدر مهربان، ای امام همام، ای سایه رحمت حق، ای از تبار مهربانان، اجازه ظهورگیری و جهان را یکسره نور باران کنی، که آن، چهره منور دیدنی است، آن روز اگر باشیم دوست داریم در کنار تو باشیم، اگر آلوده به گناهیم اینک استغفار می‏کنیم، زیرا دوست نداریم چشم از ما برگردانی. ای عزیز، ما بهشت را در کنار تو می‏جوئیم، بی تو بهشت را نمی‏خواهیم، هرجاکه تو باشی بهشت است، ای بهشت ما کی می‏آیی؟ گلهای انتظار ما به میوه نشسته است، برای چیدن میوه‏ها کی می‏آیی؟ ای عزیز، ای مولا.
مهدیا! عدل و فضیلت را بر صفحه گیتی بگستران.
   
چشمه نور بیا تا جرعه‏ای روشنائیت بنوشیم.
    (
بیان یک برنامه)
    ...


  
صدای مظلومیتت را گر به دریا خوانیم، کویر تفتیده شود، گر به پهن دشت گیاه خوانیم بیابان خشکیده شود، نوای رنج و شکنجت را گر به بلبلان نغمه خوان گوئیم، مرثیه سر دهند و سرود غم خوانند و ندای اندوهت را گر با قدسیان عالم بالا باز خوانیم، جملگی گریان و نالان گردند و بیان کرنشهای شبانه‏ات را گر با زاهدان پرواپیشه باز خوانیم، سجاده‏ها برگیرند و سوی مصلّای تو خیزند.
   
رسالت ناتمام همه انبیاء و اولیاء، در انتظار تُست تا آنها را به اتمام رسانی، بر چکاد البرز، نام تو رقم خورده است و بر پیشانی کعبه، نشانی تو، ای از تبار پاکان، نه ما چشم به راهیم که افق چشم به راه توست ای خورشید بی غروب از پس ابرها، انتظار را به پایان برسان.
 
تا ظهورت نشود، شیعه تو غمگین است            یاد تو بر دل غمدیده ما تسکین است
 
کوهها در انتظارش سر به ابر، دشتها خشکند و سوزان چون کویر، دشتهای بی علف، صخره هم آوای باد، می‏سراید این سرودْ، کی شود صبحش که صبحی دیر نیست، کی ز تیغ کوهها بر زَنَدْ خورشید، آیا دیر نیست؟
    (
بیان یک برنامه)
    …
  
خوشا آن روز وصل، خوشا آن لحظه موعود، خوشا آن قامت رعنای ایمان، ترجمان وحی، کنار کعبه، خانه توحید، بیت رب، خوشا هنگام گردش گرد کعبه، همگام تو بودن، مقام و رکن و حجر و بابْ را دیدنْ، به گردت گشتن و با کعبه بودن، و دیدن پرچم پیروز مهدی علیه السلام را.
 
ای که می‏شد سر از بالین خود برداریم و نظاره‏گر طلوع خورشید از مغرب آسمان باشیم، دل به کلامش بسپاریم، ندای ایها النّاس اِنّی اَنَا الْمهدی او را به گوش جانْ شنوا گردیم، ای کاش و صد کاش، می‏آمدی ای جانِ هستی که جانم فدای تو.
   
هزار سپید در بوستان قلب ما، ترا صدا می‏زنند و هزار پرنده در آسمانِ اشتیاقِ ما به کاشانه تو کوچ می‏کنند، لحظه‏ای به تبار تو چشم می‏دوزم، از آدم تا خاتم، چشم به راه تو بوده‏اند، از اولین امام تا یازدهمین رهبر به ظهور تو نوید داده‏اند.
 
قسم بر جد تو ساقی کوثر علیها سلام

قسم بر مادرت زهرا اطهر علیها سلام
 
جدا از تو نخواهم شد اگرچه
شوم در راه تو صد پاره پیکر
    (
بیان یک برنامه)
    ...

 
گلی دارم که مست از بوی اویم            بغیر از او گل دیگر نبویم
 
گل من نور چشمان رسول است            گل من زیب دامان بتول است
 
گل من مرتضی را نور عین است            گل من طالب خون حسین است
 
گل من اشرف خلق جهان است            گل من صاحب عصر و زمان است
 
از این گل هر گلی رونق گرفته            از او رونق مرام حق گرفته
 
ولی این گل در این عالم غریب است        خصوصاً در بنی‏آدم غریب است
 
بودْ مغموم چون آن ماه دوران            هزار و یکصد و اندیست زندان
 
بود زندانی زندان غیبت                خدایا سر رسان دوران غیبت
 
از این زندان اگر آزاد گردد                دل غمدیده او شاد گردد
   
آیا گُل مرا می‏شناسید؟ آیا او را دیده‏اید؟ اما به این امید زنده‏ایم که یک روزی او، می‏آید، بهار آفرین خزان، که بلندای نام طنین آفرینش فسرده دلهای به زیر بار غم نهفته را شوری دیگر می‏آفریند و نگاههای پر هیبتش از پس چهره‏ای ناشناخته، جوانه‏های امید را در قلبها می‏نشاند و دستِ پر عطوفتش گره‏های باز نشدنی را می‏گشاید.
   
ای گُل همیشه بهار، تا لحظه آخر سخن از مهر تو می‏گوئیم
    (
بیان یک برنامه)
    ...
   
ای آینه لطف خداوندی، ای غایت آمال رهروان راستین و پیوندگاه امید و انتظار مکاتب الهی، ای که تنها امیدی به پیروزی حق.
 
  
یابن الحسن! ای مولای من، تا کی در انتظارت حیران و سرگردان باشم؟ به چه زبانی شرح حال خود بیان نمایم؟ بر من بسی سخت است که پاسخ از غیر تو یابم و دیگران با من سخن گویند، بر من بسی سخت است که بگریم از هجران تو در حالی که خلق ترا واگذارند و به یاد تو نباشند، بر من بسی سخت است که این رنج و مصیبت زمان غیبت تنها بر شما وارد می‏شود،
آیا کسی هست که مرا یاری کند و با من همناله شود؟ آیا چشمی می‏گرید تا چشم من هم با او مساعدت کند و زار زار بگرید؟
   
آیا امروز به فردائی می‏رسد که به دیدارت بهره‏مند شویم؟ آیا امیدی هست که شما ظهور نمائید و ما به گردت حلقه زده و شما پیشوای عالم باشید و تمام زمین را مالامال از عدل و داد ساخته باشی؟
   
ما نیز به پیروی از سخن گرانبهای شما به امید روز موعود در انتظار به سر خواهیم برد که فرموده‏ای:
   
پس بسیار بر فرج من دعا کنید که گشایش کار شما در آن می‏باشد
 
دست از طلب ندارم تا کام من برآید
تا تن رسد به جانان یا جان زتن برآید
 
بگشای تربتم را بعد از وفات و بنگر
کز آتش درونم دود از کفن برآید
 
بنمای رو که خلقی واله شوند و حیران
بگشای لب که فریاد از مرد و زن برآید
    (
بیان یک برنامه)
    ...
   
به راستی، که در تاریخ وصل و هجران، عشق و حرمان، محبتی چنین درپای، محبانی چنین پای بند و محبوبی چنان گریزپای یا هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده، که هزار و صد و چهل سال است این جذبه و ناز و این راز و نیاز ادامه دارد.
   
آری از جذبه اوست که پرستوی مهرش در دل شوریدگان آشیان می‏کند.
 
 
از شراره اوست که آتش ارادتش در جان دلدادگان زبانه می‏کشد.
   
از یادآوری اوست که گلبن یادش در روان فریفتگان بهار می‏آفریند.
 
از این روست که درک محبت و مودت او، همانند حب خدا و پیامبر، نیازمند به تلاش و تکاپوی دشوار و توان‏فرسا نمی‏باشد، کافیست سراچه دل را به اشک توبه بشویی و به مژگان استغفار بروبی و به دو پاسدار تقوی و اخلاص بسپاری تا دریچه‏اش راهی بامداد به سوی
آفتاب ولایت بگشایند که سرلوحه ایمان هر ایماندار را این گفته‏اند: هیچ بنده‏ای به خدا امیان نیاورده مگر آن گاه که مرا بیش از خودش دوست بدارد و فرزندان مرا بیش از فرزندانش و خاندان مرا بیش از خاندانش.] قال رسول اللَّه صلی الله علیه و آله[
 
ای مهر تو از روز ازل هم نفس ما
کوتاه ز دامان تو دست هوس ما
 
ما قافله کعبه عشقیم که رفته است
سرتاسر آفاق صدای جرس ما
 
آن بلبل مستیم که دور از رخ رویت
این گلشن نیلوفری آمد قفس ما
   
مهدیا در گرداب مهرت اسیریم بیا ای آفتاب صبح امید که جانمان را فدایت کنیم.
    (
بیان یک برنامه)

+ نوشته شده توسط صبا در چهارشنبه شانزدهم مرداد 1387 و ساعت 22:18 | یک نظر

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifنیمه شعبان...

وصلّی اللَّه علیک یا ابا صالح المهدی ادرکنی
   
نیمه شعبان روزی است که در آن بوی گلهای سرخ آزادی و ندای بلبلان خوش الحان رهایی و دورنمای منظر زیبای یکرنگی جان را به هیجان می‏آورد.
   
نیمه شعبان روزی است که منتظران راستین مولودش شادمانیها و چراغانیها و جشنها بر پا می‏کنند، شادند چرا که تولد امامشان است چراغانی می‏کنند چرا که سرورشان را باز یافته‏اند و جشن می‏گیرند چرا که میلاد عدالت است.
   
شگفت نیست اگر شیعه و محب حضرتش در روز میلاد اینگونه با مولایش سخن گوید:
   
ای مولای من با کدامین خطاب ترا بخوانم و راز دلم را چگونه با تو بگویم؟
   
کی شود؟ چشمان سرد و بی فروغ بر جمال ماه تو روشن کنم؟
   
مولای من، ای همه هستیم، ای امید زنده ماندنم؛ دشمنانت با طعنه و نیش زبان قلبم را آزردند و می‏گفتند: آن را که اینهمه دم از او می‏زنید، یکبار به چشم دیده‏اید؟ کدام غلام برای مولایی که ندیده کار کرده؟ وقتی که از این جملات آزرده خاطر می‏شدیم در خلوت خویش در می‏آمدیم؛ سر را بر دیوار می‏گذاشتیم و می‏سوختیم که:
   
ای مولا! آیا به غلامی شایسته نشده‏ایم که رخ را به غلامان نمی‏نمایی؟
   
اگر ارج غلامی نداریم وصف آقائیت را شنیده‏ایم؛ ای کریم از اولاد کریمان.
 
ای فرزند حبیب خدا، ای فرزند نبأ عظیم، ای فرزند طاها و یاسین، ای فرزند طور و عادیات، ای فرزند براهینِ واضحات؛ آیا به سوی تو راهی هست؟
   
آیا هجران امروز ما به فردای وصال تو نمی‏رسد؟
   
آیا آب گوارای ظهور تو را گلوهای عطشان ما نخواهد چشید؟
   
خدایت را سوگند که افسرده شدیم. تا به کی شب را به صبح و صبح را به شب برسانیم.
   
کی چهره در چهره ات اندازیم، تو ما را بنگری امام وار و ما تو را نظاره کنیم بنده‏وار.
   
و تو ای مولای عزیز، امشب را آخرین شب هجران ما قرار ده‏ای یاور محرومان، ای دادرس مظلومان، ای امام...
   
   
ای پرچم نجات در آغوش              ای چشمه سار عاطفه را نوش
   
ای غایت نگشته فراموش            ای هر کجا فساد تو هادم
   
ای هر کجا نظام تو ناظم            ای هر کجا قیام تو قائم
   
تو بیا تا ز پرتو رویت                شب تاریک ما سحر گردد
   
ورنه‏ای مهر مهربان مهدی            بی تو هر لحظه تیره‏تر گردد
   
من در این غار خسته و دلتنگ            انتظار تو را ستاره کنم
   
در شب وحشت آفرین و سیاه            لحظه‏ای تو را شماره کنم
   
گر بیایی کویر خسته شب            جنگل مهر و نور می‏گردد
   
گر بیایی زیر پای صوع            چاه راه عبور می‏گردد
   
گر بیایی، ستاره‏های سحر            از نگاه تو رنگ می‏بازند
   
گر بیایی، کبوتران امید            لانه‏ها را دوباره می‏سازند
   
آه‏ای اشتیاق بی پایان                 تو بیا تا که عشق جان گیرد
   
زیر زنجیر آهنین شکیب            دست لرزان ما توان گیرد
 

+ نوشته شده توسط صبا در چهارشنبه شانزدهم مرداد 1387 و ساعت 21:38 | یک نظر

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifاز خواب برخواهیم خاست (متن مجری)

از خواب برخواهیم خاست!

نه چون همیشه با زنگ ساعت!

گویی کسی ما را با نوازش بیدار کرده است.

چشم می گشاییم و نرم از جا برمی خیزیم.

حس می کنیم که همه ی خستگی ها را از تن بیرون رانده ایم و روزی روشن تر از هر روز آغاز خواهیم کرد.

تاریکی آسمان رنگ می بازد.

به نماز می ایستیم.

اما نماز سحرگاهی مثل همیشه نیست: کسالت و خمیازه از آن گریخته است و کلمات وقتی از دهانمان بیرون می آید اتاق معطر می شود .وقتی سجده می کنیم گویی بر ابرهای آسمان پیشانی می ساییم و هنگامی که می ایستیم پنداری سر در میان کهکشان ها داریم.

صدای آواز می آید هزاران حنجره با هم ترانه می خوانند.

پنجره را می گشاییم.

روی همه ی سیم های برق و روی همه ی دیوارها پر از بلبل و قناری است .

نشسته اند و با هم سرود آزادی می خوانند .

به آسمان می نگریم که آبی تر از دریاست .

هیچ دود و غباری نیست هوای شهر به لطافت صبح بهاری جنگل است .

به ساعت نگاهی می کنیم .

صبح از راه رسیده و وقت اخبار است .

گوینده ای با هیجان می گوید تا چند لحظه ی دیگر خبر مهمی را به اطلاع شما خواهم رساند

دلمان گواهی می دهد که شادمانی در راه است لبخند می زنیم و به اخبار گوش می دهیم :

شنوندگان عزیز امروز اوضاع جهان دگرگون شده است .

امروز خورشید از غرب تابیده است .

امروز کوه های سخت و سنگین همه ی دنیا به لرزش درآمده است .

امروز همه ی پرندگان از قفس های خویش پرواز کرده اند .

امروز همه ی درختان به بار نشسته اند .

از جنگل خبر می رسد دیگر هیچ درنده ای سر در پی هیچ آهویی نمی گذارد .

از دریا خبر می رسد که هیچ نهنگی در کمین ماهیان دریا نمی ماند و از کعبه خبر می رسد که کسی آمده است .

کسی که از چشمانش مهر می تابد و تنها واژه ی لبخند بر لبان خویش دارد .

می گویند : همه ی بیماران با نگاهش از بستر بر می خیزند و با گرمای دستانش بینوایان به نوا می رسند .

می گویند : دل ها را پر از عشق می سازد و کینه های کهن را از سینه می راند آری! کسی آمده است که یک قافله عاشق با خود همراه دارد.

+ نوشته شده توسط صبا در چهارشنبه شانزدهم مرداد 1387 و ساعت 21:34 | نظر بدهید

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifبرسان زودتر این صبح سپید...

ای خداوند جهان؛
دیر شد آمدنش؛
و دلم طوفانیست،
که چرا این شب تاریک نرفته است و سحر پیدا نیست.

برسان زودتر این وقت طلوع ،
برسان زودتر این صبح سپید ...

+ نوشته شده توسط صبا در جمعه یازدهم مرداد 1387 و ساعت 15:39 | نظر بدهید

http://www.blogfa.com/layouts/shamim/puce_menu.gifمتن مجری (1)

 

  ای بهترین

در سکوت دلگیر این شبها، در زیر خروارها غم تنهایی و دوری در کوچه های دلگیر این شهر وجود به تو
می اندیشم آری به تو ای صداقت بی انتها
ای مهدی موعود!
در کوچه های ساکت وخاموش ذهن من یاد تو غوغا می کند نام تو با دیوارهای شهر وجود من آشناست و سنگفرش کوچه هایش سخن از گرد و غبار پای تو می گوید.
مهدی جان!
 
گفتم چه باید دیده را؟
 
گفتی که دیدن.
 
گفتم چه شاید به هر دل؟
 
گفتی تپیدن.
گفتم مرا شیرین ترین آسودگی چیست؟
گفتی به دنبال تو ای جانان دویدن.
 
امّا چه کنم مولا جان!
دیده ام هنوز دیدنت را شایستگی نیافته.
هنوز در انتظارم
در انتظار یک نگاهت بی قرارم!
بر سر راهت نشینم!
یکدم صدایت می‌کنم! جان را فدایت می‌کنم!
خاک پایت می شوم تا تو بیایی !
و من به یقین می‌دانم که می‌آیی!
 
تو از راه می رسی پر از گرد غبار                             تموم انتظار آخر شده بهار
                  
چه خوبه دیدنت چه خوبه موندنت                           چه خوبه پاک کنم غبار از تنت

 

مهدی جان!

جمعه که غروب میشه بی تو دلم می گیره            مثل ماهی تو ساحل جون میده میمیره
دوباره طفل دل من بهانه تو میگیره                                   شبانه گریه کنان راه خانه تو میگیره
به هر گلی که گذر می کند عطر زلف تو می جوید               ز برگ برگ درختان نشان تو میگیرد
آقاجون یک سال دیگر هم گذشت :
برای دوری تو اشک من زدیده چکید
                                                                 
لبم به نغمه غمگین ترانه تو گرفت
دمید در غروب جمعه ستاره اشک
                                                                  
دوباره طفل دل من بهانه تو گرفت

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کاظم زاهدی

عنوان دومین مطلب آزمایشی من

این متن دومین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

زکات علم، نشر آن است. هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.

همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. در بعد کسب و کار نیز، روز به روز بر تعداد شرکت هایی که اطلاع رسانی محصولات، خدمات و رویدادهای خود را از طریق بلاگ انجام می دهند افزوده می شود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کاظم زاهدی

عنوان اولین مطلب آزمایشی من

این متن اولین مطلب آزمایشی من است که به زودی آن را حذف خواهم کرد.

مرد خردمند هنر پیشه را، عمر دو بایست در این روزگار، تا به یکی تجربه اندوختن، با دگری تجربه بردن به کار!

اگر همه ما تجربیات مفید خود را در اختیار دیگران قرار دهیم همه خواهند توانست با انتخاب ها و تصمیم های درست تر، استفاده بهتری از وقت و عمر خود داشته باشند.

همچنین گاهی هدف از نوشتن ترویج نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده یا ابراز احساسات و عواطف اوست. برخی هم انتشار نظرات خود را فرصتی برای نقد و ارزیابی آن می دانند. البته بدیهی است کسانی که دیدگاه های خود را در قالب هنر بیان می کنند، تاثیر بیشتری بر محیط پیرامون خود می گذارند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کاظم زاهدی